کلمه جو
صفحه اصلی

سکته دار

فارسی به انگلیسی

lame or limping, lame or limping (as a verse)

lame or limping (as a verse)


مترادف و متضاد

halting (صفت)
غیر مداوم، سکته دار، مکی دار

فرهنگ فارسی

جمله، عبارت، انگاره، تم یا قطعه‌ای که در آن جابه‌جایی تأکیدات ضرب‌ها صورت گرفته است


فرهنگستان زبان و ادب

{syncopated} [موسیقی] جمله، عبارت، انگاره، تم یا قطعه ای که در آن جابه جایی تأکیدات ضرب ها صورت گرفته است


کلمات دیگر: