کلمه جو
صفحه اصلی

معتاوند

فرهنگ فارسی

انجمنی برای اجرای برنامۀ دوازده‌قدمی متشکل از افرادی که در ارتباط مستمر با یک فرد معتاد بوده‌اند * واژۀ معتاوند از ادغام دو واژۀ معتاد و خویشاوند، به قیاس با صورت لاتین آن، ساخته شده است


فرهنگستان زبان و ادب

{Nar-Anon} [اعتیاد] انجمنی برای اجرای برنامۀ دوازده قدمی متشکل از افرادی که در ارتباط مستمر با یک فرد معتاد بوده اند * واژۀ معتاوند از ادغام دو واژۀ معتاد و خویشاوند، به قیاس با صورت لاتین آن، ساخته شده است


کلمات دیگر: