کلمه جو
صفحه اصلی

از جا پریدن

فارسی به انگلیسی

dart, shy, start, startle

فارسی به عربی

خجول

مترادف و متضاد

start (فعل)
شروع کردن، رم کردن، عزیمت کردن، دایر کردن، بنیاد نهادن، از جا پریدن، اغازیدن

shy (فعل)
رم کردن، پرت کردن، از جا پریدن


کلمات دیگر: