frantic, wild
از خود بی خود
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
افتن , عقل باطن
مترادف و متضاد
بی خبر، از خود بی خود، ناخود اگاه، غش کرده، عاری از هوش، نابخود، ضمیر ناخوداگاه، ضمیر نابخود
از خود بی خود
از خود بی خود، واله و شیفته
گیج، از خود بی خود، سرمست، بی مهابا
پیشنهاد کاربران
بی خویشتن ، بی خویش
کلمات دیگر: