کلمه جو
صفحه اصلی

خرد خام

فرهنگ فارسی

نرم شده ریزه ریزه شده

لغت نامه دهخدا

خردخام. [ خ ُ ] ( ص مرکب ) نرم شده. ریزه ریزه شده. ( ناظم الاطباء ). ساییده و ریزه ریزه کرده. ( آنندراج ).


کلمات دیگر: