کلمه جو
صفحه اصلی

جزیمه

لغت نامه دهخدا

( جزیمة ) جزیمة. [ ج َ م َ ] ( اِخ ) ابن مدرکه. نام جدّ چهارم حضرت پیغمبر ( ص ) است. ( از انساب سمعانی ).

جزیمة. [ ج َ م َ ] ( اِخ ) ابن العابد مکنی به ابومحمد. ذکر او در سیرة عمربن عبدالعزیز آمده است. رجوع به کتاب مذکور ص 157 شود.

جزیمة. [ ج َ م َ ] (اِخ ) ابن العابد مکنی به ابومحمد. ذکر او در سیرة عمربن عبدالعزیز آمده است . رجوع به کتاب مذکور ص 157 شود.


جزیمة. [ ج َ م َ ] (اِخ ) ابن مدرکه . نام جدّ چهارم حضرت پیغمبر (ص ) است . (از انساب سمعانی ).



کلمات دیگر: