یاقور . میان دجله و فرات است آن جزیره را شهرهای بزرگ و تاریخی است و نسبت بدان را جزری گویند . میان دجله و فرات در مجاورت شام قرار دارد و شامل دیار بکر و مضر است . بدان جهت جزیره اش گویند که میان دجله و فرات واقع شده است .
جزیره ٔ اقور
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جزیره اقور. [ ج َ رَ ی ِ اَ ] ( اِخ ) یا قور. میان دجله و فرات است. آن جزیره را شهرهای بزرگ و تاریخی است و نسبت بدان را جزری گویند. ( منتهی الارب ). میان دجله و فرات در مجاورت شام قرار دارد و شامل دیار بکر و مضر است. بدان جهت جزیره اش گویند که میان دجله و فرات واقع شده است. این دو شط از بلاد روم است در مقابل هم قرار میگیرند و به موازات یکدیگر سرازیر میشوند و نزدیک بصره به هم می پیوندند و به دریا میریزند. این جزیره آب و هوای خوب و محصول نیکویی دارد و پربرکت است. شهرهای معظم و باره ها و قلاع مستحکم فراوان دارد و مهمترین شهرهای آن عبارتند از: حَرّان ، رهاء، رقه ، رأس عین ، نصیبین ، سنجار، خابور، ماردین ، آمِد، میافارقین ، موصل و جز آن. کتابهایی درباره تاریخ این جزیره و مردم آن تألیف شده و مردان بزرگی در دانشها و فنون مختلف در آن تربیت شده اند. ابیات زیر در وصف این دیار سروده شده است :
نحن الی اهل الجزیرة قبلةً
و فیها غزال ساجی الطرف ساحره
یوازره قلبی علی و لیس لی
یدان بمن قلبی علیه یوازره.
و نیز در وصف این جزیره است :
اُتیح َ له مِن شرطة الحی جانب
عریض القصیری لحمه متکاوس
ابدﱡ اذا یمشی یحیک کأنما
به من دمامیل الجزیرة ناخس.
صففنا للاعاجم من معد
صفوفاً بالجزیرة کالسعیر
لقیناهم بجمع من علاف
ترادی بالصلادمة الذکور.
نحن الی اهل الجزیرة قبلةً
و فیها غزال ساجی الطرف ساحره
یوازره قلبی علی و لیس لی
یدان بمن قلبی علیه یوازره.
و نیز در وصف این جزیره است :
اُتیح َ له مِن شرطة الحی جانب
عریض القصیری لحمه متکاوس
ابدﱡ اذا یمشی یحیک کأنما
به من دمامیل الجزیرة ناخس.
عبداﷲبن همام سلولی.
گویند: در آن زمان که مردم قضاعه به بلاد مختلف پراکنده شدند، چند تن از اولاد قضاعه و بنوعوف بن ربان و جرم بن ربان به نواحی جزیره رفتند و با مردم آنجا آمیزش کردند و جمعیت آنان افزایش یافت و با مردم بومی بجنگ برخاستند و بر طایفه ای از آنان غلبه کردند و اعاجم را بیرون راندند و ابیات زیر درباره این وقعه است : صففنا للاعاجم من معد
صفوفاً بالجزیرة کالسعیر
لقیناهم بجمع من علاف
ترادی بالصلادمة الذکور.
جدی بن دلهاث عشمی.
و این مردم همواره در جزیره بودند تا زمانی که شاپور پسر اردشیر به آنجا لشکر کشید و شهر تزید را فتح کرد و بسیار از مردم قضاعه را کشت و اموال ایشان را به یغما برد و بقیه بجانب شام رفتند.( از معجم البلدان ). و برای تفصیل بیشتر رجوع به همین کتاب و جزیره و جزیره قور در همین لغت نامه و سرزمینهای خلافت شرقی ص 93 ببعد شود.کلمات دیگر: