کلمه جو
صفحه اصلی

دررودی

لغت نامه دهخدا

دررودی. [ دَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان عربخانه بخش شوسف شهرستان بیرجند واقع در 56 هزارگزی شمال شوسف و 18 هزارگزی خاور هشتوکان. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

دررودی. [ دَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان میان خواف بخش خواف شهرستان تربت حیدریه واقع در 15 هزارگزی خاور رود و 15 هزارگزی خاور راه شوسه عمومی تربت به نیازآباد. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

دررودی . [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عربخانه ٔ بخش شوسف شهرستان بیرجند واقع در 56 هزارگزی شمال شوسف و 18 هزارگزی خاور هشتوکان . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


دررودی . [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان خواف بخش خواف شهرستان تربت حیدریه واقع در 15 هزارگزی خاور رود و 15 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ عمومی تربت به نیازآباد. آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).



کلمات دیگر: