کلمه جو
صفحه اصلی

چمنک

لغت نامه دهخدا

چمنک. [ چ َ ن َ ]( اِ ) بمعنی چمناک است که کفش و پای افزار باشد. ( برهان ). کفش. ( ناظم الاطباء ). چمتاک. چمتک. چمشک. چمشاک.رجوع به چمتاک و چمتک و چمشاک و چمشک و چمنک شود.

دانشنامه عمومی

چمنک، دم روباهک (نام علمی: Vulpia) مترادف (نام علمی: Nardurus) نام یک سرده از تیره گندمیان است.


کلمات دیگر: