آنکه پدر صاحب عقل دارد
خردمند زاده
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خردمندزاده. [ خ ِ رَ م َ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) آنکه پدر صاحب عقل دارد :
رسم و آیین پادشاهانست
که خردمند را عزیز کنند
وز پس مرگ او وفاداری
با خردمندزاده نیز کنند.
رسم و آیین پادشاهانست
که خردمند را عزیز کنند
وز پس مرگ او وفاداری
با خردمندزاده نیز کنند.
سعدی ( صاحبیه ).
کلمات دیگر: