آماده نبرد و کشتار شدن
چنگ تیز کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چنگ تیز کردن. [ چ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) آماده نبرد و کشتار شدن :
چون بر تو همی تیز کند چنگ پس او را
جوینده چرایی تو به دندان و به چنگال.
چون بر تو همی تیز کند چنگ پس او را
جوینده چرایی تو به دندان و به چنگال.
ناصرخسرو.
کلمات دیگر: