طبیبی از مردم بغداد
ابن واسطی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ابن واسطی. [ اِ ن ُ س ِ] ( اِخ ) طبیبی از مردم بغداد و شاید فرزند ابن بختویه واسطی ، معاصر المستظهر باﷲ عباسی و طبیب او. وی تدبیر را بر دوا مقدم میشمرد و می گفت با خوبی هوا و دور داشتن بیمار از اعراض نفسانی باید تقویت قوای اوکرد و اعراض نفسانی دارو را از تأثیر بازمی دارد.
کلمات دیگر: