برابر پارسی : خرمی، شاداب، یکرنگی
صفاء
برابر پارسی : خرمی، شاداب، یکرنگی
مترادف و متضاد
مهارت، استعداد، هوش، صفاء، قوه ابتکار، نبوغ، امادگی برای اختراع
ارامش، بی سر و صدایی، متانت، صفاء، صافی، وقار
روح، ارامش، متانت، صفاء
خلوص، رک گویی، صفاء
خلوص، صفاء، عفت، پاکدامنی، تمیزی، طهارت، صافی، پاکی
لذت، صفاء، حظ نفس
فرهنگ معین
(صَ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) پاک و بی غش شدن . ۲ - (اِمص . ) پاکیزگی . ۳ - خلوص ، یکرنگی . ۴ - خوشی . ۵ - طراوت .
لغت نامه دهخدا
صفاء. [ ص َ ] ( ع مص ، اِ ) رجوع به صفا شود.
جدول کلمات
روشنی ، پاکی
پیشنهاد کاربران
پاکی
کلمات دیگر: