deploy
صف ارایی کردن
فارسی به انگلیسی
deploy
فارسی به عربی
اجتماع
مترادف و متضاد
گرد امدن، پشتیبانی کردن، تقویت کردن، صف ارایی کردن، دوباره جمع اوری کردن، دوباره بکار انداختن، نیروی تازه دادن به، سرو صورت تازه گرفتن
فرهنگ فارسی
( صف آرائی کردن ) مرتب کردن صفد
لغت نامه دهخدا
( صف آرائی کردن ) صف آرائی کردن. [ ص َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مرتب کردن صف. آراستن صف. حَزحَزَة. و در تداول امروز مجازاً بمعنی تهدید کردن کسی را به عملی بکار می رود: برای من صف آرائی می کند.
کلمات دیگر: