کلمه جو
صفحه اصلی

غیذره

لغت نامه دهخدا

( غیذرة ) غیذرة. [ غ َ ذَ رَ ]( ع اِمص ) بدی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). شر. ( اقرب الموارد ). بدی رسانیدن. ( ناظم الاطباء ). || بسیاری سخن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || آمیزش و خلط کردن سخن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). تخلیط. ( اقرب الموارد ) ( تاج العروس ).

غیذرة. [ غ َ ذَ رَ ](ع اِمص ) بدی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شر. (اقرب الموارد). بدی رسانیدن . (ناظم الاطباء). || بسیاری سخن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || آمیزش و خلط کردن سخن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تخلیط. (اقرب الموارد) (تاج العروس ).



کلمات دیگر: