کلمه جو
صفحه اصلی

قسارواقرقون

لغت نامه دهخدا

قسارواقرقون. [ ] ( معرب ، اِ ) سعد است.( فهرست مخزن الادویه ). رجوع به قسارواقوقیرون شود.


کلمات دیگر: