کلمه جو
صفحه اصلی

قزقز

فرهنگ فارسی

موضعی است

لغت نامه دهخدا

قزقز. [ ق ُ ق ُ ] ( اِخ ) ( ابن... ) لقب احمدبن محمد. محدث است. ( منتهی الارب ).

قزقز. [ ق َ ق َ ] ( اِخ ) موضعی است. ( منتهی الارب ).

قزقز. [ ق َ ق َ ] (اِخ ) موضعی است . (منتهی الارب ).


قزقز. [ ق ُ ق ُ ] (اِخ ) (ابن ...) لقب احمدبن محمد. محدث است . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: