کلمه جو
صفحه اصلی

قسامله

لغت نامه دهخدا

( قساملة ) قساملة. [ ق َ م ِ ل َ ] ( اِخ ) قبیله هایی عربند. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). قبیله هائی از تازیان. ( ناظم الاطباء ). رجوع به قسامیل شود.

قساملة. [ ق َ م ِ ل َ ] (اِخ ) قبیله هایی عربند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). قبیله هائی از تازیان . (ناظم الاطباء). رجوع به قسامیل شود.



کلمات دیگر: