کلمه جو
صفحه اصلی

فسیجان

لغت نامه دهخدا

فسیجان . [ ف َ ] (اِخ ) از دیههای طبرش . (تاریخ قم ).


فسیجان . [ ف َ ](اِخ ) دهی از بخش سیمینه رود شهرستان همدان ، دارای 535 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله ، حبوبات و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


فسیجان. [ ف َ ] ( اِخ ) از دیههای طبرش. ( تاریخ قم ).

فسیجان. [ ف َ ]( اِخ ) دهی از بخش سیمینه رود شهرستان همدان ، دارای 535 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله ، حبوبات و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

دانشنامه عمومی

فسیجان، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان بهار در استان همدان ایران است.
این روستا در دهستان سیمینه رود قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۵۰۰ نفر (۱۴۹خانوار) بوده است.
شغل سکنه اغلب دام داری همراه با زراعت گندم و جو بوده است. در کنار مشاغل یادشده باغ های گردو، بادام، سنجد و برخی درختان میوه ای نیز وجود دارد. از دوران باستان که شاید هیچ سکنه ای در این نواحی حضور نداشت راه ارتباطی معروف به راه شاهی بین اکباتان، شوش از این مسیر می گذشته است.


کلمات دیگر: