کلمه جو
صفحه اصلی

عفرسه

لغت نامه دهخدا

( عفرسة ) عفرسة. [ ع َ رَ س َ ] ( ع مص ) بر زمین افکندن کسی را. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || چیره شدن بر کسی. ( از منتهی الارب ). غالب شدن. ( از اقرب الموارد ). || دریدن شیر کسی را. ( از منتهی الارب ).

عفرسة. [ ع َ رَ س َ ] (ع مص ) بر زمین افکندن کسی را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || چیره شدن بر کسی . (از منتهی الارب ). غالب شدن . (از اقرب الموارد). || دریدن شیر کسی را. (از منتهی الارب ).



کلمات دیگر: