کلمه جو
صفحه اصلی

غیهبه

لغت نامه دهخدا

( غیهبة ) غیهبة. [ غ َ هََ ب َ ] ( ع ص ) تأنیث غیهب ، به معنی اسب بسیار سیاه و شب بسیار تاریک. ( از اقرب الموارد ). رجوع به غیهب شود. || ( اِ ) شور و فریاد در جنگ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). فریاد و خروش در جنگ. ( از اقرب الموارد ). || چیزی که اشیاء را بنابر عقاید باطل و شهوات بنظر می آورد . تمایلات و شهواتی که تصور و خیال را منقلب میکنند. ( دزی ج 2 ص 230 ).

غیهبة. [ غ َ هََ ب َ ] (ع ص ) تأنیث غیهب ، به معنی اسب بسیار سیاه و شب بسیار تاریک . (از اقرب الموارد). رجوع به غیهب شود. || (اِ) شور و فریاد در جنگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ). فریاد و خروش در جنگ . (از اقرب الموارد). || چیزی که اشیاء را بنابر عقاید باطل و شهوات بنظر می آورد . تمایلات و شهواتی که تصور و خیال را منقلب میکنند. (دزی ج 2 ص 230).



کلمات دیگر: