کلمه جو
صفحه اصلی

شزو

لغت نامه دهخدا

شزو. [ ش ُ ] ( ص ) به لغت زند، گناهکار و بزهکار و عاصی. ( ناظم الاطباء ).

شزو. [ ش َزْوْ ] ( ع مص ) بلند گردیدن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

شزو. [ ش َزْوْ ] (ع مص ) بلند گردیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).


شزو. [ ش ُ ] (ص ) به لغت زند، گناهکار و بزهکار و عاصی . (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: