کاکائیه. [ ئی ی َ ] ( اِخ ) نام فرقه ای است معروف در شمال عراق ایشان خود را مسلمان میدانند لیکن آداب و رسوم شان با دیگر مسلمانان تفاوتهایی دارد. لفظ کاکائیه کردی است و از کاکا که بمعنی برادر است گرفته شده است و وجه تسمیه آن بنا بر افسانه یی که عباس عزاوی آورده است چنان است که یکی از مؤسسان این فرقه از سادات برزنجه سلیمانیه در محل سکونت خود ( قریه برزنجة ) تکیه ای ساخت و برای آن ستونی تعبیه کرد اما ستون از دیوارهای بنا کوتاه آمد به برادر خود گفت : «ای کاکا بکشش » ( مدها ایهاالاخ ). بعلت کرامتی که داشت ستون را کشید و دراز شد و بسبب همین حادثه ( کاکائیه ) خوانده شدند و نیز عزاوی آرد: که شعبه ای از فتیان و اخیه ، جوانمردان هستند که در عصر عباسی در عراق معروف بوده اند. شمس الدین سامی در قاموس الاعلام در ماده اخیه ( اخیلر ) چنین آرد: فرقه ای است که در اواخر دولت سلجوقیه ظهور کرد و اساس طریقت شان بر تصوف بود. رعایت مبانی مواخات و معاونت جزء اساس طریقت این فرقه بود بعض شان از ضعف دولت سلجوقی استفاده میکردند و سودای حکومت در سر میپروراندند و حکومت های کوچکی هم تشکیل دادند که بدست سلاجقه مغلوب شدند. رجوع به الکاکائیة فی التاریخ و قاموس الاعلام ترکی در ماده اخیه شود.
کاکاییه
لغت نامه دهخدا
دانشنامه آزاد فارسی
کاکائیه
(مأخوذ از واژۀ کردی کاکا به معنی برادر) فرقه ای از غلات با تمایلات صوفیانه. اینان به تناسخ و حلول اعتقاد دارند و عقایدشان به شَبَک، قزلباشیه و نُصَیریه شبیه است. کاکائیه قرآن را به این ادعا که گردآوردۀ عثمان است نمی خوانند، تکالیف شرعی را مراعات نمی کنند، پیامبر (ص) را شاگرد امام علی (ع) می پندارند و همۀ زنان و مردان را خواهر و برادر خود می دانند. رازداری و اطاعت محض از پیر و شیخ ویژگی بارز کاکائیه است. پیروان این فرقه در اربیل، کرکوک و شمال عراق پراکنده اند.
(مأخوذ از واژۀ کردی کاکا به معنی برادر) فرقه ای از غلات با تمایلات صوفیانه. اینان به تناسخ و حلول اعتقاد دارند و عقایدشان به شَبَک، قزلباشیه و نُصَیریه شبیه است. کاکائیه قرآن را به این ادعا که گردآوردۀ عثمان است نمی خوانند، تکالیف شرعی را مراعات نمی کنند، پیامبر (ص) را شاگرد امام علی (ع) می پندارند و همۀ زنان و مردان را خواهر و برادر خود می دانند. رازداری و اطاعت محض از پیر و شیخ ویژگی بارز کاکائیه است. پیروان این فرقه در اربیل، کرکوک و شمال عراق پراکنده اند.
wikijoo: کاکاییه
کلمات دیگر: