کلمه جو
صفحه اصلی

رجاه

فرهنگ فارسی

نام صحابیه غنویه بصریه است ابن سیرین از او حدیثی را در باب تقدیم سه فرزند روایت کرده است .

لغت نامه دهخدا

( رجاة ) رجاة. [ رَ ] ( ع مص ) مصدر بمعنی رجو. ( از ناظم الاطباء ). امیدوار بودن. || ترسیدن. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به رجو و رجا و رجاء شود.

رجاة. [ رَج ْ جا ] ( اِخ ) نام صحابیه غنویه بصریه است. ابن سیرین از او حدیثی را در باب تقدیم سه فرزند روایت کرده است. ( از منتهی الارب ).

رجاة. [ رَ ] (ع مص ) مصدر بمعنی رجو. (از ناظم الاطباء). امیدوار بودن . || ترسیدن . (از اقرب الموارد). و رجوع به رجو و رجا و رجاء شود.


رجاة. [ رَج ْ جا ] (اِخ ) نام صحابیه ٔ غنویه بصریه است . ابن سیرین از او حدیثی را در باب تقدیم سه فرزند روایت کرده است . (از منتهی الارب ).



کلمات دیگر: