کلمه جو
صفحه اصلی

رجلاء

لغت نامه دهخدا

رجلاء. [ رَ ] ( ع ص ) سفیدپای. ( دهار ). مؤنث اَرْجَل. ( ناظم الاطباء ). گوسپند سیاه پشت. ( دهار ). || سنگستان هموار. ( ناظم الاطباء ). سنگستان هموار و زمین سنگ ناک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || زمین سخت که در آن رفته شود. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). زمین سخت. ( مهذب الاسماء ). || گوسپند یک پای سپید. ( ناظم الاطباء ) ( از دهار ) ( از منتهی الارب ) ( از مهذب الاسماء ) ( آنندراج ). گوسپند یک پای سپید. ج ، رُجْل. ( از اقرب الموارد ).

رجلاء. [ رَ ] ( اِخ ) آبیست مر بنی سعیدبن قرط را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از معجم البلدان ).

رجلاء. [ رَ ] (اِخ ) آبیست مر بنی سعیدبن قرط را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از معجم البلدان ).


رجلاء. [ رَ ] (ع ص ) سفیدپای . (دهار). مؤنث اَرْجَل . (ناظم الاطباء). گوسپند سیاه پشت . (دهار). || سنگستان هموار. (ناظم الاطباء). سنگستان هموار و زمین سنگ ناک . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || زمین سخت که در آن رفته شود. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). زمین سخت . (مهذب الاسماء). || گوسپند یک پای سپید. (ناظم الاطباء) (از دهار) (از منتهی الارب ) (از مهذب الاسماء) (آنندراج ). گوسپند یک پای سپید. ج ، رُجْل . (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: