کلمه جو
صفحه اصلی

رجوع افتادن

فرهنگ فارسی

سر و کار پیدا کردن حاجت افتادن

لغت نامه دهخدا

رجوع افتادن. [ رُ اُ دَ ] ( مص مرکب ) سر و کار پیدا کردن. حاجت افتادن :
شریف را به خسیسان رجوع می افتد
که برگ کاه بود داروی پریدن چشم.
صائب.


کلمات دیگر: