کلمه جو
صفحه اصلی

رجاسه

لغت نامه دهخدا

( رجاسة ) رجاسة. [ رَ س َ ] ( ع مص )مصدر به معنی رجس. ( ناظم الاطباء ). کار زشت کردن. ( منتهی الارب ). پلید شدن. ( مصادراللغة زوزنی ) ( دهار ).

رجاسة. [ رَ س َ ] ( ع اِمص ) نجاست و پلیدی و ناپاکی. || کار زشت. ( ناظم الاطباء ).

رجاسة. [ رَ س َ ] (ع اِمص ) نجاست و پلیدی و ناپاکی . || کار زشت . (ناظم الاطباء).


رجاسة. [ رَ س َ ] (ع مص )مصدر به معنی رجس . (ناظم الاطباء). کار زشت کردن . (منتهی الارب ). پلید شدن . (مصادراللغة زوزنی ) (دهار).



کلمات دیگر: