کلمه جو
صفحه اصلی

رحاض

لغت نامه دهخدا

رحاض . [ رَح ْ حا ] (ع ص ) جامه شوی . (مهذب الاسماء) (ملخص اللغات حسن خطیب ).


رحاض . [ رُ ](ع اِ) عرقی که در تب زده آید. (ناظم الاطباء). اسم است از رحض به معنی عرق آوردن تب زده . (منتهی الارب ).


رحاض. [ رُ ]( ع اِ ) عرقی که در تب زده آید. ( ناظم الاطباء ). اسم است از رحض به معنی عرق آوردن تب زده. ( منتهی الارب ).

رحاض. [ رَح ْ حا ] ( ع ص ) جامه شوی. ( مهذب الاسماء ) ( ملخص اللغات حسن خطیب ).


کلمات دیگر: