کلمه جو
صفحه اصلی

رجولت

لغت نامه دهخدا

رجولت. [ رُ ل َ ] ( ع اِمص ) رُجولة. مردی. مرد بودن. ( غیاث اللغات ) ( از منتخب اللغات ) ( یادداشت مؤلف ) ( آنندراج ) ( فرهنگ فارسی معین ). اسم از رَجُل. ( از اقرب الموارد ). || مردانگی. ( فرهنگ فارسی معین ).

رجولة. [ رُ ل َ ] ( ع اِمص ) اسم است از رَجُل. || مصدر راجل و ارجل ، و کذلک الرجلةو الرجلیة و لم یتصرف منه فعل. ( از اقرب الموارد ).

رجولت . [ رُ ل َ ] (ع اِمص ) رُجولة. مردی . مرد بودن . (غیاث اللغات ) (از منتخب اللغات ) (یادداشت مؤلف ) (آنندراج ) (فرهنگ فارسی معین ). اسم از رَجُل . (از اقرب الموارد). || مردانگی . (فرهنگ فارسی معین ).



کلمات دیگر: