خبذع. [ خ ُ ذُ ]( ع اِ ) غوک. قورباغه. ضفدع. ( از متن اللغة ). خبذع.
خبذع. [ خ ِ ذَ ] ( اِخ ) نام قبیله ای است از همدان. ( از منتهی الارب ).
خبذع. [ خ ِ ذَ ] ( اِخ ) ابن مالک بن ذی بارق ابن مالک... ابن همدان جد بطن خبذع ( که بطنی از همدان است ). ( از لباب الانساب ابن اثیر ).
خبذع. [ خ ِ ذَ ] ( اِخ ) نام قبیله ای است از همدان. ( از منتهی الارب ).
خبذع. [ خ ِ ذَ ] ( اِخ ) ابن مالک بن ذی بارق ابن مالک... ابن همدان جد بطن خبذع ( که بطنی از همدان است ). ( از لباب الانساب ابن اثیر ).