کلمه جو
صفحه اصلی

دعاءه

لغت نامه دهخدا

( دعاءة ) دعاءة. [ دَع ْ عا ءَ ] ( ع ص ) زن بسیار دعا کننده. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به دَعّاء شود. || ( اِ ) انگشت سبابه. ( از اقرب الموارد ). انگشت دعوت کننده. ( دهار ). انگشت لااله الااﷲ. ( مهذب الاسماء ). انگشت شهادت. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

دعاءة. [ دَع ْ عا ءَ ] (ع ص ) زن بسیار دعا کننده . (از اقرب الموارد). و رجوع به دَعّاء شود. || (اِ) انگشت سبابه . (از اقرب الموارد). انگشت دعوت کننده . (دهار). انگشت لااله الااﷲ. (مهذب الاسماء). انگشت شهادت . (یادداشت مرحوم دهخدا).


دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی دُعَاءَهُ: خواندنش - طلب کردنش
ریشه کلمه:
دعو (۲۱۲ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)


کلمات دیگر: