رحماء. [ رَ ] ( ع ص ) زنی که پس از زاییدن بیمار رحم گردد و بمیرد. ( ناظم الاطباء ). شتر ماده یا زنی که بعد وضع حمل بیمار گردد و بمیرد. ( آنندراج ). به معنی رحوم است. ( منتهی الارب ). || ماده شتری که پس از نتاج به آماس زهدان مبتلا گردد و علتی در آن پدید آید که مانع قبول آب منی شود، یا آنکه بزاید و سلای آن برنیاید. ج ، رُحوم. ( ناظم الاطباء ).
رحماء. [ رُ ح َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ رحیم. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) ( اقرب الموارد ) : اشداء علی الکفار رحماء بینهم. ( قرآن 29/48 ). و رجوع به رحیم شود.
رحماء. [ رُ ح َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ رحیم. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) ( اقرب الموارد ) : اشداء علی الکفار رحماء بینهم. ( قرآن 29/48 ). و رجوع به رحیم شود.