کلمه جو
صفحه اصلی

پیشانی بند

فارسی به انگلیسی

headband, fillet

fillet


headband


مترادف و متضاد

headband (اسم)
شیرازه، پیشانی بند، عمامه، روسری

crown (اسم)
فرق، تاج، پیشانی بند، تاج دندان، فرق سر، ملکه، بالای هر چیزی، حد کمال

coronet (اسم)
تاج، حلقه زرین دور کلاه، نیم تاج، پیشانی بند

frontlet (اسم)
پیشانی بند، کاکل، پیشانی اسب و غیره

لغت نامه دهخدا

پیشانی بند. [ ب َ ] ( اِ مرکب ) عصابه. پنجه بند. سربند مرصع زنان و آنرا استفان نیز گویند. رجوع به استفان شود. ( شعوری ج 1 ص 257 ).

دانشنامه عمومی

پیشانی بند نوعی پوشاک فرعی برای سر است که معمولاً برای جلوگیری از ریختن موها روی صورت و چشم ها استفاده می شود. سربندها معمولاً از الاستیک یا موادی ساخته می شوند که به راحتی تغییر شکل می دهند. از پیشانی بند برای زیبایی و نیز به صورت کاربردی استفاده می شود.
در جنگ ایران و عراق، رزمندگان ایرانی از پیشانی بند استفاده می کردند. بر روی پیشانی بندها عبارت های مذهبی مثل «یا حسین»، «یا زهرا» و نظایر آن نوشته شده بود.

واژه نامه بختیاریکا

دُواق


کلمات دیگر: