کلمه جو
صفحه اصلی

تنها گذاردن

مترادف و متضاد

isolate (فعل)
مجزا کردن، سوا کردن، منفرد کردن، در قرنطینه نگاهداشتن، تنها گذاردن، عایق دار کردن

واژه نامه بختیاریکا

بَند به کَد بُریدِن


کلمات دیگر: