کلمه جو
صفحه اصلی

دمر خوابیدن

فارسی به عربی

تذلل

مترادف و متضاد

grovel (فعل)
پست شدن، خزیدن، دمر خوابیدن، پست بودن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) روی سینه و شکم خوابیدن .

لغت نامه دهخدا

دمر خوابیدن. [ دَ م َ خوا / خا دَ ] ( مص مرکب ) دمرو خوابیدن. به روی خفتن. مقابل طاق خفتن. مقابل ستان خفتن. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به دمر شود.

واژه نامه بختیاریکا

( دمر خوابیدِن ) سَر نَر وَستِن

پیشنهاد کاربران

to lie back down

به رو درافتادن ؛ دمرشدن. ( یادداشت بخط مؤلف ) .


کلمات دیگر: