کلمه جو
صفحه اصلی

ارید کردن

فرهنگ فارسی

کندن پر مرغ با افکندن آن در آب گرم

لغت نامه دهخدا

ارید کردن. [ اُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کندن پر مرغ با افکندن آن در آب گرم. آورود کردن. آورید کردن. اُروت کردن. ایغار. توغیر.


کلمات دیگر: