تشبیه دادن . مثال زدن
تمثیل زدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تمثیل زدن. [ ت َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) تشبیه دادن. ( آنندراج ،در ذیل تمثیل ). مثال زدن. نمونه آوردن :
دین و دل را میدهی بر باد تا دم می زنی
باز تمثیل کرم برنام حاتم می زنی.
دین و دل را میدهی بر باد تا دم می زنی
باز تمثیل کرم برنام حاتم می زنی.
محسن تأثیر ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: