کلمه جو
صفحه اصلی

ملاق

فرهنگ فارسی

بسیار چاپلوس و چاپلوسی کننده .

لغت نامه دهخدا

ملاق . [ م َ] (ع اِ) ماله و غلتک و هر ابزاری که بدان دیوار و زمین و جز آن را صاف و هموار کنند. (ناظم الاطباء).


ملاق . [ م َل ْ لا ] (ع ص ) بسیار چاپلوس و چاپلوسی کننده . (ناظم الاطباء). بسیارتملق . (از اقرب الموارد).


ملاق. [ م َ] ( ع اِ ) ماله و غلتک و هر ابزاری که بدان دیوار و زمین و جز آن را صاف و هموار کنند. ( ناظم الاطباء ).

ملاق. [ م َل ْ لا ] ( ع ص ) بسیار چاپلوس و چاپلوسی کننده. ( ناظم الاطباء ). بسیارتملق. ( از اقرب الموارد ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مُلَاقٍ: ملاقات کننده
ریشه کلمه:
لقی (۱۴۶ بار)

واژه نامه بختیاریکا

بَهرِه؛ کمچِه


کلمات دیگر: