مترادف ممتد : امتداددار، دراز، طولانی، طویل، کشیده، وسیع، پیوسته، مدام
متضاد ممتد : منقطع
برابر پارسی : درازشده، پیوسته، دنباله دار، کشیده
much, many, excessive, great, too many, very much, too much, too
prolonged, extended
endless, extended
امتداددار، دراز ≠ منقطع
طولانی، طویل
کشیده
وسیع
پیوسته، مدام
۱. امتداددار، دراز
۲. طولانی، طویل
۳. کشیده
۴. وسیع
۵. پیوسته، مدام ≠ منقطع
دنباله دار، پیوسته