کلمه جو
صفحه اصلی

کول کردن

فارسی به انگلیسی

to carry pickaback, tote

to carry pickaback


tote


مترادف و متضاد

piggyback (فعل)
بر پشت خود سوار کردن، کول کردن، پرپشت یا شانه سوار شدن

pick-a-back (فعل)
کول کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) حمل کردن بار یا شخصی را بر روی شانه یا پشت .
در تداول عامه حمل کردن بار یا شخصی را بر روی شانه یا پشت . کول گرفتن

فرهنگ معین

(کَ دَ ) (مص م . )(عا. ) حمل کردن بار یا شخصی را بر روی شانه یا پشت .

لغت نامه دهخدا

کول کردن. [ کو ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول عامه ، حمل کردن بار یا شخصی را بر روی شانه یا پشت. ( فرهنگ فارسی معین ). بر پشت برداشتن کسی یا چیزی را. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). کول گرفتن. کسی را بر پشت خود گرفتن و راه بردن. ( فرهنگ لغات عامیانه جمالزاده ). و رجوع به کول ( معنی اول ) و ترکیب های آن شود.

واژه نامه بختیاریکا

ور گِریدِن

پیشنهاد کاربران

کولی دادن ؛ کسی را بر کول و پشت خود سوار کردن. ( فرهنگ فارسی معین ) . بردن حریف را بر پشت خویش. در بعضی بازی های کودکان رسم بر این بود که برنده را به کول خود گرفته مقداری ( که میزان آن از روی وسایل بازی معین می شد ) راه ببرد، این عمل را کولی دادن می گفتند. کسی که سوار می شدکولی می گرفت. در بسیاری از بازیها، نظیر: چلتوب ، الک دولک ، زویی و بعضی انواع تیله بازی کولی دادن رایج بوده است. ( فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ) . بردن حریف را بر پشت خویش پس از باختن در بعضی بازیهای کودکان. در بازیهای کودکان ، بر پشت کسی که ایستاده است سوار شدن تا او وی را ببرد، و کولی گرفتن متعدی آن است. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .


کلمات دیگر: