کلمه جو
صفحه اصلی

فراسته

لغت نامه دهخدا

فراسته. [ ف َ ت َ / ت ِ ] ( اِ ) پروانه چراغ. ( آنندراج ). مصحف فَراشة ( با شین معجمه ) است. رجوع به فَراشة شود.

فراسته. [ ف َرْ را ت َ / ت ِ ] ( اِ ) جاروب که بدان خاک روبند. ( آنندراج از مؤید الفضلاء ). مصحف فَرّاشَة. رجوع به فَرّاشَة شود.

فراسته . [ ف َ ت َ / ت ِ ] (اِ) پروانه ٔ چراغ . (آنندراج ). مصحف فَراشة (با شین معجمه ) است . رجوع به فَراشة شود.


فراسته . [ ف َرْ را ت َ / ت ِ ] (اِ) جاروب که بدان خاک روبند. (آنندراج از مؤید الفضلاء). مصحف فَرّاشَة. رجوع به فَرّاشَة شود.



کلمات دیگر: