کسی که گامهای بلند و فراخ بردارد
فراخ قدم
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فراخ قدم. [ ف َ ق َ دَ ] ( ص مرکب ) آن که گامهای بلند و فراخ بردارد :
به هیچ جا نرسد رهرو فراخ قدم
جز آن فراخ قدم که ش دو عالم است دو گام.
به هیچ جا نرسد رهرو فراخ قدم
جز آن فراخ قدم که ش دو عالم است دو گام.
امیرخسرو.
فراخ گام. رجوع به فراخ گام شود.کلمات دیگر: