از اتباع . لب و لنج آویختن یا لب آویزان یا آویخته داشتن .
لب و لنج
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
لب و لنج. [ ل َ ب ُ ل ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ).
- لب و لنج آویختن یا لب و لنج آویزان یا آویخته داشتن ؛ ناخرسندی نمودن با ملامح روی.
- لب و لنج آویختن یا لب و لنج آویزان یا آویخته داشتن ؛ ناخرسندی نمودن با ملامح روی.
کلمات دیگر: