کلمه جو
صفحه اصلی

قباثی

لغت نامه دهخدا

قباثی. [ ق َ ثی ی ] ( ص نسبی ) منسوب است به قباث بن حلیم بن سعیدبن جابر اسدی. ( سمعانی ).

قباثی. [ ق َ ثی ی ] ( اِخ ) عمربن حفص مکنی به ابوحفص از محدثان است. وی از مردم بلخ است و از اسحاق بن ابراهیم خرطلی و سویدبن سعید و قطربن حمادبن وافدر روایت شنیده و عبداﷲبن محمدبن علی از او حدیث شنیده است. ( انساب سمعانی ).

قباثی . [ ق َ ثی ی ] (اِخ ) عمربن حفص مکنی به ابوحفص از محدثان است . وی از مردم بلخ است و از اسحاق بن ابراهیم خرطلی و سویدبن سعید و قطربن حمادبن وافدر روایت شنیده و عبداﷲبن محمدبن علی از او حدیث شنیده است . (انساب سمعانی ).


قباثی . [ ق َ ثی ی ] (ص نسبی ) منسوب است به قباث بن حلیم بن سعیدبن جابر اسدی . (سمعانی ).



کلمات دیگر: