قبانو کردن. [ ق َ ن َ / ن ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) لباس نو کردن. جامه نو پوشیدن. ( آنندراج ) :
خواند از نادیدگی خلق جهان را تنگ چشم
کهنه پوشی گر به تقریبی قبایی نو کند.
خواند از نادیدگی خلق جهان را تنگ چشم
کهنه پوشی گر به تقریبی قبایی نو کند.
مخلص کاشی ( از آنندراج ).
|| مجازاً، به دولت رسیدن.