کلمه جو
صفحه اصلی

گردن به

لغت نامه دهخدا

گردن به. [ ؟ ب ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کازرون ، واقع در 54000گزی شمال کنارتخته. منطقه ای کوهستانی و گرمسیر و دارای 96 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات ، نارنج و سیب و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان قالی بافی است. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

دانشنامه عمومی

گردنبه، روستایی از توابع بخش ماهورمیلانی شهرستان ممسنی در استان فارس ایران است.
این روستا در دهستان ماهور قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۳ نفر (۲۰خانوار) بوده است.


کلمات دیگر: