کلمه جو
صفحه اصلی

قباءه

لغت نامه دهخدا

( قباءة ) قباءة. [ ق َ ءَ ] ( ع اِ ) قبائة. گیاهی که ستور آن را چرد. ( ناظم الاطباء ). گیاهی است که شتران آن را میخورند و به فارسی گیاه چرای شتران نامند. ( تحفه حکیم مؤمن ).

قباءة. [ ق َ ءَ ] (ع اِ) قبائة. گیاهی که ستور آن را چرد. (ناظم الاطباء). گیاهی است که شتران آن را میخورند و به فارسی گیاه چرای شتران نامند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).



کلمات دیگر: