کلمه جو
صفحه اصلی

گردبیشه

لغت نامه دهخدا

گردبیشه . [ گ ِ ش َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان خانمیرزا بخش لردگان شهرستان شهرکرد، واقع در 27هزارگزی شمال خاوری لردگان ، متصل به راه عمومی لردگان به پل کوه .هوای آنجا معتدل و کوهستانی و دارای 95 تن جمعیت است . آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


گردبیشه . [ گ ِ ش َ ] (اِخ ) رجوع به ستی شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


گردبیشه. [ گ ِ ش َ ] ( اِخ ) رجوع به ستی شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

گردبیشه. [ گ ِ ش َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان خانمیرزا بخش لردگان شهرستان شهرکرد، واقع در 27هزارگزی شمال خاوری لردگان ، متصل به راه عمومی لردگان به پل کوه.هوای آنجا معتدل و کوهستانی و دارای 95 تن جمعیت است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

دانشنامه عمومی

گردبیشه ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
گردبیشه (بروجن)


کلمات دیگر: