غایب شدن فرو شدن غروب کردن آفتاب و جز آن
غروب شدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
غروب شدن. [ غ ُ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) غایب شدن. فروشدن. غروب کردن آفتاب و جز آن. عَرَج ؛ غروب شدن آفتاب. غمس ؛ غروب شدن نجم. ( منتهی الارب ). رجوع به مجموعه مترادفات ص 255 و رجوع به غروب کردن شود.
کلمات دیگر: