کلمه جو
صفحه اصلی

قالند

لغت نامه دهخدا

قالند. [ ل َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان بهبهان. در 12هزارگزی شمال باختری بهبهان و 12 هزارگزی شمال شوسه بهبهان به اهواز واقع است. موقع جغرافیائی آن دشت گرم سیر مالاریائی است. 498 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و چشمه ، محصول آن غلات ، برنج ، حبوبات ، کنجد، پشم ، لبنیات و شغل اهالی زراعت و حشم داری است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

دانشنامه عمومی

قا لند بر گرفته شده از دو کلمه قال در زبان لری به معنی(فریاد) و لند که مخفف کلمه (بلند) می باشد که میشود(قال بلند) که بر اثر گذشت زمان و کوتاه شدن و مخفف شدن واژگان هم اکنون قالند تلفظ میشود 0در گذشته این روستا مردم از طریق تشمال یا همان خطیر که صدا یا فریاد یا قال بلندی (قالند)داشت وقایع مهم را به هم اطلاع میدادند.((این کلمه احتمالا از کلمه انگلیسی gallant به معنی شجاع و زن دوست گرفته شده که به مرور زمان تلفظ g به gh تبدیل شده) ناگفته نماند که تاریخ روستاهای قالند که سه روستای هم نام هستند نشانگر این واقعیت. هستند که این اقوام از اقوام ایرانیان باستان ونوادگان کورش میباشند.



کلمات دیگر: